اس ام اس فک و فامیله داریم ما سری ششم
مامانم:بیا شام بخور
- نمی خورم …(حالا به هر دلیلی )
مامانم : باشه نخور !
دودقیقه بعد : نخور ببینم کجا رو میگیری !
سه دقیقه بعد : نخور فشارت بیفته ضعف کنی !
چهار دقیقه بعد : نخور از گشنگی بمیری؛ شکل اسکلت شدی از بس غذا نمیخوری ..!
همش منو دِق بده…بیـــــــــــــا کوووفت کن میخوام جمع کنم ..!
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
مملکت به حمالم نیاز داره” چیست؟ روحیه دهی یک پدر به فرزندش بعداز قبول نشدن در کنکور.
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
منطق پدرو مادرا از تحصیل در دانشگاه :این همه درس خوندی دره یه نایلونو نمیتونی باز کنی!!!
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
بابام :بده موبایلتو ببینم!!!
من :بابا یه لحظه وایسا رمزشو بزنم
من :بیا بابا من چیزی ندارم که ازتون مخفی کنم!
بابام :نه میدونم، من فقط میخواستم ساعتو ببینم!
من : :|
بابام : :))
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
اخبار داره نشون میده که واسه یه میمون ۵۲ ساله تولد گرفتن، من میگم :میمونم نشدیم واسمون تولد بگیرن! بابام میگه :واسه هر میمونی که تولد نمیگیرن! من :| میمون ۵۲ ساله :| سازمان حمایت از کودکان بی سرپرست :|
بابام:))
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
بچه های دهه ۹۰ هنوز به دنیا نیومده ۱۰۰ مدل عکس قدی
و نیمرخ و بوم و گوشی موبایل و فیسبوک و ایمیل و هزارتا کوفت و زهرمار دیگه دارند
بعد من که به دنیا اومدم تا ۵سال بابا ننه م با هم دعوا داشتن که : “تقصیر تو بود”
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
ظهر تو تلویزیون دختره میگفت بابام گاواشو فروخته برا خواهرم جهاز خریده
بابام بهم گفت شانس آوردیم دختر نداریم ، وگرنه مجبور بودم بفروشمت
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
فامیلمون امسال میخواد براى هشتمین بار بر کنکور شرکت کنه
دیگه اسمشو گذاشتیم سـردار آزمون ...
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
تفاﻭﺕ ﻗﺼﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺑﻘﯿﻪ :
ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﻭﻧﺎ : ﯾﮑﯽ ﺑﻮﺩ ﯾﮑﯽ ﻧﺒﻮﺩ ، ﯾﻪ ﭘﺮﯼ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ …
ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﻦ : ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺟﻦ ﺍﺯ ﯾﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﻮﻥ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺍﻭﻥ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺑﻪ ﺭﻭ ﺑﺨﻮﺭﻡ …
ﻣﻨﻢ ﻫﺮ ﺷﺐ می بوقیدم تو خودم ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻨﺎ ﻓﮏ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ !
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
مادر : علی بیا اسفناج بخور آهن دارد
علی : آخر مادر جان الان آب خوردم می ترسم زنگ بزنم
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
ﻣﻦ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﺧﯿﺰ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﺎﺷﻢ ﻣﯿﮕﻦ ﺳﺮﭘﺎﯾﯽ ﯾﻪ ﭼﺎﯾﯽ ﺑﺮﯾﺰ
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
کتری مثل مادر شوهره مدام در حال جوشیدن
عروس مثل قوریه که با جوشیدن کتری اونم کم کم داغ میشه
پسر مثل استکانه نصفشو کتری و نصفشو قوری پر میکنه
خواهر شوهرم مثل قاشق چای خوریه میاد به هم میزنه و میره ! :)
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
طرف نیم ساعت میره بیرون 40 بار ننه باباش بهش زنگ میزنن که کجایی
اون وقت ما با دوستامون میریم شمال بابام 3 روز بعدش زنگ میزنه میگه
ممد تا نونوایی نبسته دوتا نون از تو رات بگیر بیار